به طور کلی
انسان محصول نگرش های خودش هست مثلا وقتی انسان نگرشش به موضوع شهادت و ارزش اون تقویت میشه
حاضره فرزندش رو در این راه بده که این مسئله در حالت عادی امکان نداره و فرد حتی
حاضر نیست یه تیغ ساده به دست بچه اش فرو بره در زمینه مسائل همجنس گرایی هم دقیقا
موضوع اینه یه سری تمایلات هست که آدم روبا یه باور قبلی بیچاره میکنه و اینکه
باید به خودمون بقبولونیم که مردها به خاطر وضعیت ظاهری خودشون مرد هستن و زنها هم
همینطور ، به عبارت ساده تر همجنس گرایی خصوصا در بعد جنسی هیچ مبنایی در خلقت
انسانی نداره و نکته جالب توجه اینکه هیچ یک از ادیان الهی این مسئله را تائید
نکردن جالبتر اینکه بنا بر اعتقاد مسیحیان ، حضرت مسیح با لبه صلیب کشیده شدن خودش تونسته تمام گناهان
مسیحیان را به عهده بگیره بجز لواط و به همین خاطره که تا حالا هیچ پاپی همجنس
گرایی رو به رسمیت نشناخته و کلیسا هم شدیدا با اون مخالفه در اسلام هم
که جزای این گناه اعدام با شدیدترین حالت هست (البته اگه فرد لواط کننده توبه نکنه
و گناهش پیش حاکم شرع وقاضی ثابت بشه )در زمینه
گناه بودن هم فرقی میان مفعول و فاعل نیست وهر دو مقصر بوده وباید اعدام بشن مگه
اینکه یه نفر به زور مورد تجاوز قرار بگیره البته این مسئله که همجنس بازها (البته یه عده
خیلی حاد و شدیدا درگیر مشکل ژنتیکی همدارن هست )
ولی در حالت کلی این خودمون هستیم که باید برای تمایلاتمون تصمیم بگیریمو به همین
خاطره که خداوند متعال در قرآن کریم و در شرح حال قوم لوط خطاب به نبی مکرم اسلام می
فرماید : "لعمرک فی سکرتهم یعمهون " یعنی پیامبر قسم به جانت این مردم
در شهوت خودشون غرق هستن
و این معنیش
اینه که شهوترانی ما ها هست که ما رو به راه های انحرای مثل همجنس بازی و کارهای
دیگه میکشونه اصلا چرا تعارف کنیم ، افراط در شهوتراتی ، نزدیکی با محارم و
نزدیکان رو هم در پی داره و اصولا انسان هست که باید ارباب و صاحب شهوتش بشه نه
شهوت صاحب اون
یا حق
