داشتم سخنان مرحوم آیت الله تهرانی رو گوش میدادم در مورد شب قدر و اعمالش

سخنرانی در شب بیست و سوم تو یه مسجد برگزار میشد ] همه می دونیم که اون بزرگوار بر خلاف خیلی های دیگه اهل عوام پرستی نیست

وسط سخنرانی یه هو یه جوری شد و رو منبر یه تکونی خورد و گفت حیف که چشمم باز نیست وگرنه میدم که الان اینجا پر ملائکه هست که دارن واسه ما استغفار می کنن و انقدر تعدادشون زیاده که جا برای ما نیست

راستی سهم ما امشب چند فرشته است که به اذن خدا نازل میشن ؟

یکی از مسائل مهمی که بشر با آن روبرو بوده ودر تمام طول دوران حیات بشریت بر روی کره خاکی او را متاثر از خود کرده است مسئله ارتباط جنسی و نقش آن در ایجاد آرامش روانی برای حرکت و رسیدن به اهداف متعالی انسانی است.

اولین جنایتی که بشریت را دستخوش خود کرد و هابیل را به دست برادرش قابیل مقتول ساخت برخواسته ازعدم ارضا جنسی قابیل بوده است.

متاسفانه برخی مذهبیون در دورانهای مختلف با سرکوب کردن میل جنسی و سرپوش گذاشتن به تمایلات مختلف انسانی و برخورد تحکم آمیز و فرمایشی با آن تلاش کرده اند تا صورت مسئله را پاک کنند و این در حالی است که نخستین وظیفه متخصصان دینی خصوصا ادیان جهانی مانند اسلام ، مسیحیت و یهود بیان مسئله و اقناع پیروان ادیان خود است.

اینکه تلاش کنیم با تحکم و وبا وعده بهشت و دوزخ پیروان ادیان را تحت سلطه خود قرار داده و از اقناع سازی آنان خوداری کنیم راهی بس به خطا رفته ایم.

در قرآن کریم دعوت به گوش سپردن به سخنها و انتخاب بهترینها در کنار عدم اکراه در دین آورده شده و البته و صد البته انتخاب درست درحالی خواهد بود که بتوانیم در مقام قضاوت صحیح قرار گرفته و اطلاعات جامعی در دست داشته باشیم وبالاتر از آن در فضای الهی تصمیم بگیریم نه در فضایی شیطانی

متاسفانه ارتکاب برخی جنایتها ، اعمال منافی عفت و هرزگی های اخلاقی موجب می شود تا فرد به لحاظ متافیزیک و ماوراء الطبیعه تحت تسلط افکار شیطانی درآمده و نتواند تصمیم درست را بگیرد، همانطوری که شیطان خود در ابتدای رانده شدن از درگاه الهی خود را مسلط به تمامی انسانها به جز انسانهای الهی که فقط و فقط به خدا می اندیشند و برای او کار میکند ، می داند.

به عبارت بهتر شرط تصمیم گیری صحیح انسان و تفکر و نتیجه گیری صحیح او در حوزه های مختلف و از جمله مسائل جنسی عدم تبعیت از شیطان و کسب اخلاص الهی است.

در حوزه رفتارهای جنسی ، نیز کسب آرامش از یک سکس مطلوب نه یک خواست حیوانی بلکه یک نیاز ضروری برای فرد است و او را برای رسیدن به دیگر نیازهای مادی و معنوی رهنمون می کند.

اما در این میان نیاز به سکس همانند نیاز به خوردن و آشامیدن و خوابیدن و تفریح و .... باید در محدوده ای تعریف شده صورت گیرد و لجام گسیختگی درآن و به عبارتی شهوترانی تنها موجب سلب آسایش روانی از خود و جامعه خواهد شد.

تقید به شریک زندگی که با نام مقوله ازدواج در بشریت دارای تقدس است ، از راه کارهای تعالی جامعه است و اینکه سکس و نیازهای جنسی در این دایره طرح و به نتیجه برسد در طول قرنهای متمادی به تائید عقول بشری رسیده است.

متاسفانه عدم توان زوجین برای بیان نیازهای جنسی به همدیگر و سرد و گرم بودن به نسبت همدیگر و البته قبل از آن برخی گرایشهای جنسی مانند همجنسگرایی وسکس های فتیش و نیز تنوع طلبی جنسی در کنار تمایلات شدید و برانگیخته شدن کنترل ناپذیر جنسی موجب ناهنجاریهای شدید شده است.

سخت شدن شرایط ازدواج ، دور کردن جنسهای مخالف از هم قبل از ازدواج و نیز دامن زدن به برخی خواسته های جنسی ولو غیر منطقی مانند رابطه جنسی با حیوان ، مدفوع خواری ، سادیسم و مازوخیسم جنسی و نیز قبح زدایی از رابطه جنسی با همجنس بر آرامش زدایی جنسی در جامعه بشری کمک کرده است.

واقعیت این است که سکس همانند دیگر نیازها و خواسته های جسمی و روحی انسان باید محدود و تعریف شده بوده ودر دایره خاصی حرکت کند و اشتباه بزرگی خواهد بود که سکس و آرامش حاصل از آ ن را هدف غایی انسانی بدانیم چرا که در این حالت تفاوتی میان انسان و آن گربه ای که در فصل بهار برای جفت گیری زمان و مکان نشناخته و صدای شهوانیش تا آسمان بلند میشود نیست.

یکی از سوالات متداول این است که چرا انسانها تمایلات و نیازهای جنسی مختلفی دارند؟ بر خلاف باور بسیاری ، تنها دگر گرایان جنسی نیستند که از عدم ارضا جنسی رنج می برند بلکه بسیاری از زوجین (زن و مرد) هم در دوران زناشویی روابط جنسی بسیار سردی دارند. برخی از این زوجین فاصله زمانی سکس و همخوابی ایشان تا 6 ماه و گاه تا یکسال به طول انجامیده است ، چرا که هیچ رضایت و برانگیختگی جنسی نسبت به هم ندارند. این عدم رضایت و ارضاء نشدن گاه به مشکلات متنوع دیگری دامن می زند که ارتباط جنسی با نفر سوم ، عصبی شدن در خانه و محل کار ، بدرفتاری با کودکان ، آزار و اذیت جنسی شریک جنسی در حین مقاربت ، افزایش حساسیت های رفتاری مانند حس حسادت به اطرافیان ، بدگویی و نیز کم خوابی و حتی برخی واکنشهای جسمی مانند ،بوی بد بدهان لرزشهای دست و تیک های عصبی منجر شده است. به عبارت دیگر شناخت نیازهای جنسی خود وبیان آنها به شریک جنسی و همسر میتواند در ایجاد آرامش روانی کمک شایانی بکند. همجنسگرایان اعم از مردان و زنان همجنس گرا نیز باید توجه کنند که آرامش حقیقی برای ایشان نه با همجنس که با غیر همجنس پدید می آید و تمایلات موقت جنسی تنها برای چند سال و حتی کمتر آرامش بخش خواهد بود . تجربیات شخصی بنده در مشاوره با همجنسگرایانی که شریک جنسی برای خود پیدا کرده اندحاکی از سرخوردگی شدید به واسطه خیانت ، تنوع طلبی و دلزدگی طرفین از هم دیگر است. بهترین روش و به عبارت دیگر تنها روش رسیدن به آرامش جنسی در غیر همجنس و تکمیل نیازهای همدیگر در مقوله ازدواج است. زوجین باید و باید خواسته های جنسی خود و آنچه را که موجب آرامش و ارضاء کامل آنان می شود بیان کنند. متاسفانه برخی افراد از بیان این مسئله هم شرم دارند و نمیتوانند آنچه را که موجب تامین آنها می شود به شریک خود بگویند و از سویی دیگر وجود برخی تمایلات غیر متعارف بر این شرم افزوده و موجب میشود تا فرد در شرایط دیگری وباافراد دیگری این ارضا شدن را جستجو کند. به عنوان مثال برخی مردها و یا زنها دوست دارند تا در هنگام سکس مورد خشونت و حتی توهین قرار گیرند و یا طرف مقابل را به صورت دست و پا بسته مورد تجاوز قرار دهند. این تمایلات جنسی در صورتی که زیان غیر قابل تحملی به زوج و یا زوجه نرساند میتواند بیان شده و طرفین به آرامش برسند و حتی اگر این نوع رابطه برای یکی از زوجین ناخوشایند است ، به صورت نوبتی این روابط را داشته باشند. اقدام دیگری که در این مورد میتوان انجام داد ، نوشتن کامل و بدون نقص خواسته های جنسی به صورت نامه به همسر خودتان است هر آنچه را که می خواهید برای همسرتان بنویسید حتی اگر این خواسته ها به نظر شنیع ترین ، زشت ترین و غیر اخلاقی ترین خواسته ها باشد و از همسر خود بخواهید این مسائل را درک کند. در مشاوره های متعدد موضوعاتی برای بنده مطرح شده که شاید در نگاه اول بسیار خنده آور و یا مضحک به نظربیاید اما بیان و حل نشدن این خواسته های هرچند شرم آور و ارضا نشدن آن به متلاشی شدن کانون خانواده های بسیاری منجر شده است.

کنترل شهوت یکی از دغدغه های اصلی برای جوانان به خصوص جوانان متدین است ، در سخنان بزرگان از روزه به عنوان یک عامل کنترلی قوی برای مهار شهوت سخن گفته شده است.

اما چرا روزه می تواند شهوت را کنترل کند؟

جواب این سوال با این پیش فرض خواهد بود که رفتارهای انسانی در حوزه تمایلات جسمی عمدتا ریشه در خواسته های حیوانی دارد که خوردن و خوابیدن و خشمگین شدن و رابطه جنسی از مهمترین آنها است.

زمانی که انسان با روزه داری یکی از روزمره ترین این نیازها و تمایلات را کنترل می کند می تواند کم کم بر سایر این خواسته های حیوانی هم مسلط شود.

در واقع و به عبارت بهتر روزه داری موجب افزایش قدرت کنترلی در انسان و افزایش اعتماد به نفس در برابر خواسته های مختلف و افزایش قدرت نه گفتن است

زمانی که فرد امر حلال و مباهی مانند خوردن را بر خود حرام می کند ، میتواند که شهوت جنسی را نیز کنترل کند.

در مکاتب اخلاقی و سیر و سلوک نیز خوردن به عنوان عامل مهیج شهوت محسوب میشود و بر عکس آن کم خوردن و خوابیدن عامل کنترل شهوت است.

یکی از مسائل خاصی که امروز در جهان به شدت مورد توجه بوده و کشاکشی عجیب بین برخی روانشناسان و مذهبیون و رهبران مذهبی در جریان است تائید یا رد همجنس گرایی است.

راونشناسان و برخی دانشمندان ژنتیک بر این باور هستند که تمایل داشتن به همجنس یک امر غیر ارادی بوده و ریشه در ژنتیک فرد دارد و به عبارت دیگر انسان همجنس گرا ، همجنس باز به دنیا می آید .

از طرف دیگر در بررسی ژنها و کروموزمهای افراد همجنسگرا مشخص شده که ژنهای انان تفاوتی آشکار با دیگران دارد که موجب تمایل آنان به همجنسان خود شده است.

این دسته از افراد همان آرامش روانی و جنسی را که دیگران در ارتباط با جنس مخالف خود پیدا می کنند در همجنس خود میابند.

به عبارت بهتر در حدود 3 درصد افراد کل بشر اعم از زن و یامرد به این حالت مبتلا هستند.

همچنین نوع کروموزمهای مادران و پدران و ترکیب آنان موجب تولد فرزندان همجنس گرا شده و از طرف دیگر هم اثبات شده که همجنس گرایی یک امر ارثی نیز می تواند باشد ولی چون در گذشته برخی پدران و مادران به واسطه شرایط خاص اجتماعی قادر به بیان این حس خود نبودند تا آخر عمر با ان کنار امده و این حس خود را بیان نکرده اند.

آیا افراد همجنس گرا بیمار محسوب می شوند؟

از نظر دانشمندان علمی نه

از نظر مذهب  هم  نه

مذهب و بخصوص اسلام نه تنها این حس را بیماری نمیداند بلکه وجود آن را  به عنوان یک حس جنسی تائید می کند.

لعمرک فی سکرتهم یعمهون

این آیه پس از شرح حال قوم لوط به خطاب به نبی مکرم اسلام بیان شده و خداوند متعال می فرماید قسم به جانت اینان در شهوت خود 0 دقت کنید در شهوت خود ) مست و غرق شده و چشمانشان کور شده است

پس چرا مذاهب عمده جهان از جمله اسلام ، مسیحیت و یهود با این حس همجنس بازی در مخالفت هستند؟

در آئین مسیحیت تنها گناهی که کشیش با شنیدن اعتراف آن حاضر به پذیرش گناهش نیست همین لواط و رابطه جنسی با جنس موافق است.

یکی از کشیشان مسیحی نقل می کرد که حضرت مسیح برای تمامی گناهان به صلیب کشیده شده به غیر از لواط

در اسلام هم سزای فرد لواط کننده اعم از فاعل و مفعول اعدام شمرده شده است.

این سوال عمده که چرا دین با وجود به رسمیت شناختن و تائید وجود حس همجنس بازی آن را ممنوع کرده ، ذهن بسیاری از همین مذهبیون را نیز درگیر خود کرده است؟

پاسخ سوال در نوع نگرش به دین و ماهیت و کاربرد مذهب در جامعه است.

اگر ما مذهب را صرف یک عامل کنترلی برای سلامت و هدایت جامعه در مسیر اخلاق و قانون بدانیم که وظیفه اصلاح امور جاری جامعه را دارد راهی به خطا رفته ایم.

دین صرفا یک پلیس درون نیست که افراد را تنها برای سعادت دنیوی تربیت کند

بلکه دین و اصولا هدف از خلقت انسان و تمام موجودات چیز دیگری است

ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون

ما جن و انسان را خلق نکردیم مگر اینکه مرا عبادت کنند و بنده من باشند

پس هدف از خلقت رسیدن به اصل بندگی است

اما چرا بندگی مگر خدا به عبادت ما نیاز دارد؟

خیر ، اما برای رسیدن به حقیقت وجودی انسان و کمال این بنده بودن نیاز است

نگاه انسان موحد به دین باید تعبدی باشد و بادید اطاعت از ارباب به دین و قوانین آن نگریسته شود

اگر قرار باشد که تمامی خواسته های ارباب مطابق تمایلات برده باشد در این صورت معنی ارباب و بنده چیست؟

از نظر فعالیتهای جنسی نیز با نگاهی به قران کریم در میابیم که در زمینه خلقت جنسی اهدافی تعیین شده که اصلی ترین آن تعدد انسانها و ازدیاد نسل است

در آیات مختلف ممنوعیتهایی برای فعالیتهای جنسی تعیین شده و در سوره مومنون خارج شدن از این حدود " تعدی " و سرکشی تعبیر شده است.

همچنین در آیات دیگری از قرآن کریم کسانی را که امکان رسیدن به همسر و به عبارتی آرامش جنسی را ندارند دعوت به تقوی و صبر نموده و برای آنان جزایی بهتر از این حس و حال را داده است.

به بیان دیگر خداوند متعال با مهربانی خود بنده هایی را که از رسیدن به این حس در دنیای مادی محروم هستند با نعمتهای بهتری هم در این دنیا و هم در جهان آخرت همراه خواهد کرد مثل کودکی که بیکویت به معده او نامطلوب است و پدرش به خاطراین محرومیت فرزندنش او را به یک غذای مفصل در رستورانی شیک دعوت می کند تا جبران این محرومیت شود و البته این در حالی خواهد بود که آن کودک هم به صلاح خود پایبند باشد و از پدر اطاعت کرده و به سمت آن بیسکویت که برایش زهر حلالهل است نرود.

در موضوع همجنس بازی هم خداوند متعال برای برهم نخوردن قواعد طبیعی این رفتار جنسی را ممنوع کرده و از سویی دیگر این وعده را هم داده که با تقوا و صبر می توانید به آن آرامش روحی بزرگ در همین دنیا هم برسید.

ممکن است گفته شود چرا خدا این حس را آفرید و چرا آن را ممنوع کرد و یا اینکه چرا با وجود محدود بودن همجنس گراها به دو الی سه درصد که نقصی در قوانین خلقت ایجاد نمیکنند با آن مخالفت می شود.

پاسخ سوال با یادآوری این مسئله خواهد بود که در حال حاضر درصد قابل توجهی از انسانها به چند زوجیتی ، سکس ضربدری ، رابطه سکس با حیوان و نیز شکنجه شدید جنسی طرف مقابل در هنگام سکس تمایل دارند

چاره این افراد چیست ؟

آیا می دانستید بسیاری از این افراد از ترس روانی نامیده شدن از بیان حس خود شرم دارند

همانند همجنس گرایان در گذشته

حال باید چه کرد ؟

باید به همه تمایلات جنسی ولو منحرف اجازه جولان داد ؟

نه

جامعه بشری برای رسیدن به کمال خود باید برخی مسائل را در خود حل کند و  در این میان به قول حافظ " قرعه فال به نام من دیوانه زدند"

افراد همجنس گرا و نیز کسانی که تمایلات جنسی خاصی دارند مطمئن باشند که به خاطر این حس خود و کنترل آن می توانند به بهترین درجات دنیوی و اخروی برسند و اگر به خداوند خود اعتماد و توکل دارند (مانند همان کودک که به پدر خود اعتماد  کامل دارد  و می داند که اور را رها نخواهد کرد )بدانند که دریافتهای بسیار بهتر و بزرگتری خواهند یافت و بزرگ و بزرگ خواهد شد

همانند نوجوانی  که چیپسش را پس می زند و به فکر یک لذت بالاتر جنسی است و انسان بالغ همان لذت جنسی را پس می زند و به فکر لدت رسیدن به محبوب واقعی است

و آنجاست که خداوند متعال می فرماید

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی فی جنتی

سید حسین مطهر نژاد