سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انصاف، اختلاف را می زُداید و الفتْ پدید می آورد. [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :0
کل بازدید :52761
تعداد کل یاداشته ها : 14
103/2/30
9:6 ص

یکی از مسائل خاصی که امروز در جهان به شدت مورد توجه بوده و کشاکشی عجیب بین برخی روانشناسان و مذهبیون و رهبران مذهبی در جریان است تائید یا رد همجنس گرایی است.

راونشناسان و برخی دانشمندان ژنتیک بر این باور هستند که تمایل داشتن به همجنس یک امر غیر ارادی بوده و ریشه در ژنتیک فرد دارد و به عبارت دیگر انسان همجنس گرا ، همجنس باز به دنیا می آید .

از طرف دیگر در بررسی ژنها و کروموزمهای افراد همجنسگرا مشخص شده که ژنهای انان تفاوتی آشکار با دیگران دارد که موجب تمایل آنان به همجنسان خود شده است.

این دسته از افراد همان آرامش روانی و جنسی را که دیگران در ارتباط با جنس مخالف خود پیدا می کنند در همجنس خود میابند.

به عبارت بهتر در حدود 3 درصد افراد کل بشر اعم از زن و یامرد به این حالت مبتلا هستند.

همچنین نوع کروموزمهای مادران و پدران و ترکیب آنان موجب تولد فرزندان همجنس گرا شده و از طرف دیگر هم اثبات شده که همجنس گرایی یک امر ارثی نیز می تواند باشد ولی چون در گذشته برخی پدران و مادران به واسطه شرایط خاص اجتماعی قادر به بیان این حس خود نبودند تا آخر عمر با ان کنار امده و این حس خود را بیان نکرده اند.

آیا افراد همجنس گرا بیمار محسوب می شوند؟

از نظر دانشمندان علمی نه

از نظر مذهب  هم  نه

مذهب و بخصوص اسلام نه تنها این حس را بیماری نمیداند بلکه وجود آن را  به عنوان یک حس جنسی تائید می کند.

لعمرک فی سکرتهم یعمهون

این آیه پس از شرح حال قوم لوط به خطاب به نبی مکرم اسلام بیان شده و خداوند متعال می فرماید قسم به جانت اینان در شهوت خود 0 دقت کنید در شهوت خود ) مست و غرق شده و چشمانشان کور شده است

پس چرا مذاهب عمده جهان از جمله اسلام ، مسیحیت و یهود با این حس همجنس بازی در مخالفت هستند؟

در آئین مسیحیت تنها گناهی که کشیش با شنیدن اعتراف آن حاضر به پذیرش گناهش نیست همین لواط و رابطه جنسی با جنس موافق است.

یکی از کشیشان مسیحی نقل می کرد که حضرت مسیح برای تمامی گناهان به صلیب کشیده شده به غیر از لواط

در اسلام هم سزای فرد لواط کننده اعم از فاعل و مفعول اعدام شمرده شده است.

این سوال عمده که چرا دین با وجود به رسمیت شناختن و تائید وجود حس همجنس بازی آن را ممنوع کرده ، ذهن بسیاری از همین مذهبیون را نیز درگیر خود کرده است؟

پاسخ سوال در نوع نگرش به دین و ماهیت و کاربرد مذهب در جامعه است.

اگر ما مذهب را صرف یک عامل کنترلی برای سلامت و هدایت جامعه در مسیر اخلاق و قانون بدانیم که وظیفه اصلاح امور جاری جامعه را دارد راهی به خطا رفته ایم.

دین صرفا یک پلیس درون نیست که افراد را تنها برای سعادت دنیوی تربیت کند

بلکه دین و اصولا هدف از خلقت انسان و تمام موجودات چیز دیگری است

ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون

ما جن و انسان را خلق نکردیم مگر اینکه مرا عبادت کنند و بنده من باشند

پس هدف از خلقت رسیدن به اصل بندگی است

اما چرا بندگی مگر خدا به عبادت ما نیاز دارد؟

خیر ، اما برای رسیدن به حقیقت وجودی انسان و کمال این بنده بودن نیاز است

نگاه انسان موحد به دین باید تعبدی باشد و بادید اطاعت از ارباب به دین و قوانین آن نگریسته شود

اگر قرار باشد که تمامی خواسته های ارباب مطابق تمایلات برده باشد در این صورت معنی ارباب و بنده چیست؟

از نظر فعالیتهای جنسی نیز با نگاهی به قران کریم در میابیم که در زمینه خلقت جنسی اهدافی تعیین شده که اصلی ترین آن تعدد انسانها و ازدیاد نسل است

در آیات مختلف ممنوعیتهایی برای فعالیتهای جنسی تعیین شده و در سوره مومنون خارج شدن از این حدود " تعدی " و سرکشی تعبیر شده است.

همچنین در آیات دیگری از قرآن کریم کسانی را که امکان رسیدن به همسر و به عبارتی آرامش جنسی را ندارند دعوت به تقوی و صبر نموده و برای آنان جزایی بهتر از این حس و حال را داده است.

به بیان دیگر خداوند متعال با مهربانی خود بنده هایی را که از رسیدن به این حس در دنیای مادی محروم هستند با نعمتهای بهتری هم در این دنیا و هم در جهان آخرت همراه خواهد کرد مثل کودکی که بیکویت به معده او نامطلوب است و پدرش به خاطراین محرومیت فرزندنش او را به یک غذای مفصل در رستورانی شیک دعوت می کند تا جبران این محرومیت شود و البته این در حالی خواهد بود که آن کودک هم به صلاح خود پایبند باشد و از پدر اطاعت کرده و به سمت آن بیسکویت که برایش زهر حلالهل است نرود.

در موضوع همجنس بازی هم خداوند متعال برای برهم نخوردن قواعد طبیعی این رفتار جنسی را ممنوع کرده و از سویی دیگر این وعده را هم داده که با تقوا و صبر می توانید به آن آرامش روحی بزرگ در همین دنیا هم برسید.

ممکن است گفته شود چرا خدا این حس را آفرید و چرا آن را ممنوع کرد و یا اینکه چرا با وجود محدود بودن همجنس گراها به دو الی سه درصد که نقصی در قوانین خلقت ایجاد نمیکنند با آن مخالفت می شود.

پاسخ سوال با یادآوری این مسئله خواهد بود که در حال حاضر درصد قابل توجهی از انسانها به چند زوجیتی ، سکس ضربدری ، رابطه سکس با حیوان و نیز شکنجه شدید جنسی طرف مقابل در هنگام سکس تمایل دارند

چاره این افراد چیست ؟

آیا می دانستید بسیاری از این افراد از ترس روانی نامیده شدن از بیان حس خود شرم دارند

همانند همجنس گرایان در گذشته

حال باید چه کرد ؟

باید به همه تمایلات جنسی ولو منحرف اجازه جولان داد ؟

نه

جامعه بشری برای رسیدن به کمال خود باید برخی مسائل را در خود حل کند و  در این میان به قول حافظ " قرعه فال به نام من دیوانه زدند"

افراد همجنس گرا و نیز کسانی که تمایلات جنسی خاصی دارند مطمئن باشند که به خاطر این حس خود و کنترل آن می توانند به بهترین درجات دنیوی و اخروی برسند و اگر به خداوند خود اعتماد و توکل دارند (مانند همان کودک که به پدر خود اعتماد  کامل دارد  و می داند که اور را رها نخواهد کرد )بدانند که دریافتهای بسیار بهتر و بزرگتری خواهند یافت و بزرگ و بزرگ خواهد شد

همانند نوجوانی  که چیپسش را پس می زند و به فکر یک لذت بالاتر جنسی است و انسان بالغ همان لذت جنسی را پس می زند و به فکر لدت رسیدن به محبوب واقعی است

و آنجاست که خداوند متعال می فرماید

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی فی جنتی

 

سید حسین مطهر نژاد